Image Description

اساس تحول باید بر «ملاحظه عناصر اصلی هویت ملی» قرار داده شود که آرمان‌های اساسی مهمترین آنهاست(مقام معظم رهبری مدظله العالی).

تهاجم ترکیبی استکبار

تروریسم نیابتی، جنگ چندوجهی و دوگانگی غرب علیه تمامیت ایران

تروریسم به سلاح استکبار جهانی علیه ایران تبدیل شده است. گروهک‌های وابسته مانند پژاک و جیش‌العدل با حمایت غرب و صهیونیست‌ها، امنیت مرزها و وحدت ملی را هدف گرفته‌اند. جمهوری اسلامی با هوشیاری و مقاومت، این توطئه‌ها را خنثی خواهد کرد.

تاریخ : 1404/05/11

عکس اطلاعیه

در قلب خاورمیانه پرآشوب، پدیده تروریسم دگردیسی خطرناکی یافته است. این پلیدی دیگر صرفاً یک چالش امنیتی نیست؛ به ابزاری کارآمد در دستان قدرت‌های فرامنطقه‌ای بدل گشته تا با دستاویز قراردادن آن، بازی شطرنج ژئوپلیتیک منطقه را به پیش برند. گروه‌های مسلح مرتد، با سوء‌استفاده شیطانی از گسل‌های قومی و شکاف‌های اجتماعی، آگاهانه به تولید بی‌ثباتی و هرج‌ومرج روی آورده‌اند. هدف نهایی آنان چیزی نیست جز پیشبرد اهداف استعماری اربابان خود در پشت پرده و تضعیف ارادهٔ ملت‌های مستقل.

ایران، این گهواره تمدن چندین هزارساله و دارنده میراثی شکوهمند، همواره به‌سان مادری مهربان، اقوام گوناگون را در آغوش گرفته است. کرد، لر، بلوچ، ترک، عرب، ترکمن و فارس؛ اینان نه محصول تقسیمات ساختگی استعماری، که ریشه‌دار در اعماق تاریخ و جغرافیای طبیعی این سرزمین اهورایی‌اند. این کثرت در عین وحدت، گنجینه بی‌بدیل هویت ملی ایران است. با این حال، در سال‌های اخیر، این سرمایه سترگ ملی هدف تهاجم سازمان‌یافته دشمنان خارجی و گروهک‌های تروریستی وابسته قرار گرفته است.

گروه‌های منحوسی چون "پژاک" و "جیش‌العدل"، با نقاب دروغین دفاع از حقوق اقوام، در حقیقت اجرای نقشه‌های شوم استکبار جهانی را بر عهده دارند. رویکرد تروریستی این عناصر خائن، آشکارا در خدمت تضعیف حاکمیت ملی، تخریب انسجام سرزمینی و ایجاد ناامنی هدفمند در نواحی مرزی ایران است. استفادهٔ این گروه‌ها از تسلیحات پیشرفته با منشأ آمریکایی و غربی (همانند حملهٔ اخیر در بانه) و اجرای عملیات‌های حساب‌شده علیه نیروهای نظامی و نهادهای حاکمیتی، پرده از حقیقتی تلخ برمی‌دارد: پشتیبانی لجستیکی، اطلاعاتی و مالی قدرت‌های بیگانه، این مارهای خزنده را برای گزیدن پیکر ملت ایران تجهیز می‌کند. هدف غایی؟ افزایش فشار حداکثری بر نظام جمهوری اسلامی ایران و به خطر انداختن تمامیت ارضی این مرزوبوم.

 

  • جنگ ترکیبی: هجومی چندبُعدی علیه ایران

جمهوری اسلامی ایران در سالیان اخیر هدف تهاجمات پیچیده، چندلایه و بی‌سابقه‌ای قرار گرفته که در ادبیات راهبردی از آن به "جنگ ترکیبی" (Hybrid Warfare) تعبیر می‌شود. در این نبرد نابرابر و نامتعارف، دشمن با به‌کارگیری هم‌زمان و مکمل تمامی ابزارهای موجود:

  • نظامی (تهدید مستقیم، حمایت از تروریست‌ها)
  • امنیتی (خرابکاری، جاسوسی، عملیات روانی)
  • رسانه‌ای (جنگ نرم، تولید و انتشار اخبار کذب، دامن‌زدن به اختلافات)
  • اقتصادی (تحریم‌های ظالمانه، جنگ اقتصادی)
  • فرهنگی (تهاجم فرهنگی، ترویج بی‌هویتی)
  • تروریستی (استفاده از گروهک‌های نیابتی)

تلاش می‌کند تا پیکره ملت ایران را از درون دچار فرسایش، اختلال و فروپاشی سازد. این جنگ ویرانگر، طراحیشده در اتاق‌های فکر قدرت‌های بزرگ جهانی و صهیونیستی و اجراشده توسط مزدوران منطقه‌ای و گروه‌های تروریستی است.

نماد عینی این جنگ ترکیبی، تهاجم رژیم صهیونیستی در خرداد ۱۴۰۳ بود که به مدت ۱۲ روز ادامه یافت. در این یورش سازمان‌یافته، دشمن از تمامی حربه‌های خود استفاده کرد؛ از جرایم سازمان‌یافته و حمایت از تروریست‌های ضدایرانی گرفته تا تجهیز و هدایت گروه‌های تجزیه‌طلب. پس از آتش‌بس نیز این تهاجمات متوقف نشد و به شکل حمایت از تروریست‌ها در مرزها ادامه یافت. حملات اخیر گروهک پژاک در بانه (با سلاح‌های پیشرفته آمریکایی و شهادت تعدادی از مدافعان مرز) و عملیات جنایتکارانه جیش‌العدل در زاهدان (با حمله به ساختمان دادگستری و شهادت شهروندان بی‌گناه بلوچ)، جلوه‌های آشکار ادامه این جنگ ترکیبی و نقش‌آفرینی گروه‌های نیابتی تحت امر استکبار هستند. این جنایات نه‌تنها نقض فجیع حقوق بشر و اصول اولیه انسانی است، بلکه مؤید استمرار سیاست خصمانه غرب و رژیم صهیونیستی علیه امنیت ملی ایران است.

 

  • دوگانگی شرم‌آور غرب در برخورد با تروریسم

نکته افشاگرانه و تکان‌دهنده در این میان، برخورد گزینشی و منافقانه کشورهای غربی به‌ویژه آمریکا و متحدانش با پدیده تروریسم است. معیار دوگانهٔ آنان رسوایی‌آفرین است:

  • گروه‌هایی که منافع غرب را هدف می‌گیرند، بی‌درنگ در فهرست سیاه سازمان‌های تروریستی قرار می‌گیرند و با آنها مقابله می‌شود.
  • اما گروهک‌های خون‌آشامی مانند پژاک و جیش‌العدل که آشکارا علیه امنیت ملی ایران و مردم بی‌گناه مرزنشین اقدام تروریستی انجام می‌دهند، نه‌تنها تروریست خوانده نمی‌شوند، بلکه مورد حمایت مالی، تسلیحاتی، اطلاعاتی و حتی تبلیغاتی گسترده همین دولت‌ها قرار می‌گیرند!

این رفتار متناقض و شرم‌آور به‌وضوح ثابت می‌کند که تعریف تروریسم در گفتمان غربی، ریشه در اصول حقوق بین‌الملل یا دفاع از بشریت ندارد، بلکه بر محور منافع استعماری و اهداف ژئوپلیتیک آنان می‌چرخد. تروریسم از دید آنان زمانی محکوم است که تهدیدی برای منافعشان باشد، و زمانی "مبارز آزادی‌بخش" و مشروع است که ابزاری در دستان آنان برای ضربه زدن به دشمنانشان (مانند ایران) باشد.

 

  • سخن پایانی: مقاومت، هوشیاری و وحدت ملی

آنچه در این صحنه پرالتهاب به‌وضوح نمایان است، بهره‌برداری ابزاری و شیطانی قدرت‌های فرامنطقه‌ای از گروه‌های تروریستی به‌عنوان پیاده‌نظامی ارزان‌قیمت برای پیشبرد اهداف استعماری خود در خاورمیانه است. این سیاست مخرب و غیرانسانی نه‌تنها امنیت و حاکمیت ملی کشورهای مستقل مانند ایران را به شدت تهدید می‌کند، بلکه پوچی ادعاهای آنان در دفاع از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم را نیز برملا ساخته و آخرین بقایای اعتبار اخلاقی آنان را نابود می‌سازد. تا زمانی که این معیارهای دوگانه و منافقانه حاکم است، جهان شاهد ادامۀ رنج ملت‌ها، گسترش خشونت و بی‌ثباتی خواهد بود.

ملت غیور و هوشیار ایران، با اتکال به خداوند و رهبری حکیمانه، و با تکیه بر وحدت کمنظیر اقوام خود و هوشیاری در برابر جنگ ترکیبی دشمن، راهی جز مقاومت فعال و دفاع هوشمندانه از تمامیت ارضی، امنیت ملی و هویت تمدنی خود ندارد. تنها راه خنثی‌سازی توطئه‌های دشمن، حفظ انسجام درونی، تقویت اقتدار ملی و افشای چهره واقعی حامیان تروریسم در غرب و رژیم صهیونیستی است. ایران زمین، این دژ استوار تمدن شرق، با سربلندی از این آزمون سهمگین نیز پیروز بیرون خواهد آمد.