نفت در اقتصاد ایران جایگاهی منحصر بهفرد دارد؛ ثروتی که در تاریخ معاصر هم منبع پیشرفت بوده و هم منشأ آسیب. از یک سو، بهویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بخش قابل توجهی از درآمدهای نفتی صرف توسعه زیرساختها و پیشرفت کشور شده است. اما از سوی دیگر، در دورههایی که درآمد نفتی فراوان بوده، استفاده نادرست از این منابع موجب بروز «بیماری هلندی» شده است؛ به این معنا که تورم در بخشهای غیرقابل تجارت افزایش یافته و در بخشهای قابل تجارت نیز با واردات کالا بهوسیله ارز ارزان، تولید داخلی دچار آسیب شده است.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی سال ۱۴۰۱ با اشاره به این خطر، دولت را نسبت به دو مسیر ممکن در استفاده از درآمد نفتی هشدار دادند: یا افزایش واردات برای ایجاد رفاه کوتاهمدت که «باطنی بسیار بد» دارد و به هدررفت سرمایههای اساسی کشور منجر میشود؛ یا بهرهگیری از درآمدهای نفتی برای توسعه زیرساختها و اقدامات بنیادی. این هشدار در واقع ناظر به پرهیز از مصرف ناصحیح نفت بود و منافاتی با توصیه پیشین ایشان مبنی بر «قطع وابستگی بودجه جاری دولت به درآمد خامفروشی نفت» ندارد.
افزون بر این، افزایش تولید نفت از جنبه تأمین منابع مالی برای پیشرفت اقتصادی و تقویت قدرت بازدارندگی نظامی نیز اهمیت دارد. تجربه جنگ تحمیلی اخیر نشان داد که عمل به آیه شریفه «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱستَطَعتُم مِّن قُوَّة» (انفال: ۶۰) تنها با پشتوانه منابع مالی مطمئن قابل تحقق است.
در همین راستا، «سند چشمانداز توسعه نفت خام تا افق ۱۴۲۰» که در تیرماه ۱۴۰۰ به تصویب شورای عالی انرژی رسید، بر ضرورت افزایش ظرفیت تولید نفت به ۶.۵ میلیون بشکه در روز تأکید کرده است. همچنین در برنامه هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی، رشد متوسط سالانه ۹ درصدی برای بخش نفت هدفگذاری شده و ماده ۴۲ آن مقرر میدارد که تولید نفت خام تا پایان برنامه به ۴.۸ میلیون بشکه در روز برسد. این هدفگذاری به معنای افزایش حدود یک میلیون بشکه در روز نسبت به ظرفیت کنونی (حدود ۳.۴ میلیون بشکه در روز) است.
تحقق این هدف بزرگ، به باور رهبر انقلاب، تنها با اتکا به توانمندیهای نخبگان و جوانان تحصیلکرده ممکن خواهد شد. روشن است که این راهبرد نه تشویق خامفروشی است و نه بازگشت به مصرف نادرست درآمدهای نفتی گذشته؛ بلکه تلاشی برای تقویت زیرساختهای اقتصادی و افزایش قدرت ملی ایران است.
