Image Description

اساس تحول باید بر «ملاحظه عناصر اصلی هویت ملی» قرار داده شود که آرمان‌های اساسی مهمترین آنهاست(مقام معظم رهبری مدظله العالی).

مهدیه السادات میریان؛ معاون علمی اندیشکده تحول حکمرانی

مدل‌های حکمرانی آموزش‌عالی

دانشگاه‌ها نقش مهمی در تربیت نیروی انسانی و تولید دانش دارند و حکمرانی آموزش‌عالی، که تحت تأثیر تغییرات جهانی قرار گرفته، یکی از مهم‌ترین جنبه‌های آن است. حکمرانی خوب در آموزش‌عالی برای موفقیت و کیفیت مؤسسات ضروری است و دانشگاه‌ها نیاز به رهبری روشن‌بینانه و خلاقانه دارند.

تاریخ:1403/10/23

عکس اطلاعیه

دانشگاه‌ها، نقش مهمی در تربیت نیروی انسانی کارآمد و کارآفرین و تولید دانش برای دیگر نهادها و سازمان‌های جامعه به عهده دارند و این نقش و جایگاه برتری در توسعه دانایی محور، بر کسی پوشیده نیست.
از اواخر دهه 9181 تغییرات چشمگیری در آموزش‌عالی در سراسر جهان رخ داده است. از آنجایی که حکمرانی یکی از مهم‌ترین جنبه‌های آموزش‌عالی است و تأثیر زیادی بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دارد، به‌طور قابل ملاحظه‌ای تحت‌تأثیر این تغییرات قرار گرفته است. در بسیاری از کشورها حکمرانی آموزش‌عالی به یکی از اولویت‌های اصلی تبدیل شده‌است.
پژوهش‌های انجام شده تا به امروز درزمینه حکمرانی در آموزش‌عالی، اغلب بر مباحث نظری مرتبط با حکمرانی و حکمرانی آموزش‌عالی متمرکز بوده و تلاش داشته تا چالش‌ها، عوامل زمینه‌ساز و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار دهد. اما باید گفت که زیست جهان دانشگاه، تغییر کرده است و باوجود مشکلات، موانع و مخالفت با تحولات اخیر، دانشگاهیان باید در مسیر پیشرفت، درباره شکل و دامنه تعاملات دانشگاه‌ها، دوباره به بحث و گفتمان بپردازند. حکمرانی آموزش‌عالی در یک تعریف عام به‌جهت و رویکرد اقدام‌های دولت یا اقدام نکردن آن در پاسخ به مشکلات عمومی که به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم به آموزش‌عالی مرتبط است تعبیر شده‌است. حکمرانی آموزش‌عالی بر قوانین و سازوکارهایی تأکید دارد که از طریق آنها ذی‌نفعان متعدد آموزش‌عالی بر روی تصمیمات اتخاذ شده تأثیر می‌گذارند. در محیط آموزش‌عالی، این نوع حکمرانی به اعمال رسمی و غیررسمی قدرت در چارچوب قوانین، سیاست‌ها و مقرراتی اشاره دارد که بیانگر حقوق و مسئولیت‌های دست اندرکاران مختلف آموزش عالی است و این بازیگران متعدد، تحت لوای قانون با هم در تعامل هستند.
در چارچوب نظام آموزش‌عالی، اصطلاح حکمرانی اشاره به ابزاری است که توسط آن دانشگاه‌ها و سایر مؤسسات آموزش‌عالی سازماندهی و مدیریت می‌شوند. حکمرانی در دو سطح درونی (نهادی) و بیرونی (سیستم) مؤسسه آموزش‌عالی قابل بررسی است. حکمرانی درونی به ترتیبات نهادی مانند: خطوط قدرت، فرایند تصمیم‌گیری، مدیریت هزینه و اعتبار در درون مؤسسه، و حکمرانی بیرونی به ترتیبات نهادی در سطح کلان یا سیستم آموزش‌عالی مانند: قوانین و آیین‌نامه‌ها، تأمین مالی و نظام ارزیابی آموزش‌عالی می‌پردازد؛ بنابراین، حکمرانی آموزش‌عالی به‌عنوان هماهنگی درونی و بیرونی آموزش و پژوهش شناخته می‌شود.
برای اینکه دانشگاه‌ها بتوانند نقش خود را در درون و بیرون از سیستم به‌خوبی ایفا کنند، نیازمند یک حکمرانی خوب هستند. حکمرانی خوب نقش مهمی در موفقیت مؤسسات آموزش‌عالی دارد و یک عامل حیاتی در حفظ و بهبود کیّفیت و عملکرد است. دانشگاه‌ها نیاز به‌نوعی رهبری روشن‌بینانه، خلّاقانه نوآورانه و فراگیر دارند که به مهارت‌های ارتباطی خوبی مجهز بوده تا قادر به تغییر پیش بینی شده در آنها باشد. در مقابل دانشگاهی با حکمرانی ضعیف، نه آموزش با کیّفیت ارائه می‌دهد و نه توانایی شکوفایی خواهد داشت. برای داشتن دانشگاه‌های مؤثر و اثربخش نیاز به رهبری وجود دارد که از خصوصیات برجسته‌ای برخوردار باشد تا بتواند مشروعیت خود را از سایر ذی‌نفعان به‌دست‌آورد
جهان سوم نیازمند حکمرانی خوب مراکز آموزش‌عالی در راستای پرورش آگاهی، درک متقابل، احترام به فرهنگ‌ها، زبان‌ها و مذاهب مختلف شهروندان خود است. تعداد افراد مرتبط با آموزش‌عالی در سی سال گذشته بسیار افزایش یافته‌است. این بدان دلیل است که جوامع ضرورت رقابت‌پذیری، یادگیری مهارت‌های دقیق و استفاده از تحقیقات را تشخیص داده‌اند. به همین خاطر آموزش‌عالی باید به‌عنوان یک سیستم پویا، در پیوند با مؤسسات، بنگاه‌ها، نهادهای تحقیقاتی و مؤسسات آموزشی (شامل کلیه مقاطع تحصیلی) عمل کند. شواهد موجود حاکی از آن است که اصول حکمرانی خوب در دانشگاه‌های جهان سوم تنها در غالب یک شعار باقیمانده است و در عمل هیچ‌یک از آثار به‌کارگیری آن در عرصه دانشگاه و جامعه مشهود نیست.
انواع الگوهای حکمرانی در آموزش‌عالی وجود دارد. اولین الگو، الگوی نوع ایده آل است برای دستیابی به یک تصویر ایده آل از تحولات سیاستگذاری در طول زمان، یک تعریف گسترده و چندوجهی از حکمرانی آموزش‌عالی مطرح می‌شود که الگوهایی از کنترل، هماهنگی و اختصاص استقلال میان سه سطح دولت، استادان دانشگاه و مدیران دانشگاهی به وجود می‌آورد. هدف از ارائه این چارچوب تحلیلی، ادغام 1- ساختار سازمانی دانشگاه‌ها شامل موارد پرسنلی و مالی 2- رویکرد نظارتی دولت و 3- روابط بین دانشگاه‌ها، سهام‌داران بیرونی جامعه است. 
الگوی دوم الگوی دولتگرا که دانشگاه‌ها را به‌عنوان نهادهایی که زیر نظر دولت اداره می‌شوند، در نظر می‌گذرد. دولت به صور مستقیم مختصات همه یا قسمت عمده‌ای از آموزش‌عالی، از قبیل شرایط لازم برای پذیرش، برنامه درسی، امتحانات و انتصاب افراد و غیره برای پستهای دانشگاهی را هماهنگ می‌کند. دانشگاه‌ها در معرض کنترل اداری رسمی از طرف دولت قرار دارند و استقلال کمی به آنها اعطا می‌شود. دولت نقش یک نگهبان را بازی‌می‌کند و به صور فعال بر موضوعات داخلی از جمله تضمین کیفیت، کارایی و روابط دانشگاه و کسب‌وکار تأثیر می‌گذارد.
الگوی سوم الگوی بازار محور: الگوهای بازار محور، ادعا می‌کنند که دانشگاه‌ها زمانی که به‌عنوان شرکت‌های اقتصادی در داخل و برای بازارهای منطقه‌ای یا جهانی عمل می‌کنند، از اثربخشی بیشتری برخوردارند در حالی که تاکتیک‌های کارآفرینی به‌عنوان اصول سازمانی قانونی در نظر گرفته می‌شوند. 

 

  • توصیه سیاستی 

1-پیشنهاد می‌شود محققان بیشتری وارد عرصه مطالعاتی در حوزه حکمرانی آموزش‌عالی شوند چرا که سیاست گذران حاکمیتی ملل مختلف، برای حل چالش‌های خود از دانشگاه‌ها طلب کمک می‌کنند تا راه حل‌هایی را ÷یش روی ان‌ها قرار دهند.
2-محققان در تحلیل تحولات آموزش عالی نگاهی چند بعدی داشته‌باشند و به همه ابعاد به‌صورت سیستمی و شبکه‌ای توجه نمایند.
3-با فهم عوامل مؤثر بر تحولات حکمرانی آموزش‌عالی، تصمیم سازان تصمیم‌گیران حکومتی جوامع در برابر این عوامل منفعل نبوده وبا آینده‌پژوهی تحولات خود را ÷یش بینی کنند قابلیت‌هایی را برای مقابله با عوامل مخرب و حسن استفاده از عوامل سازنده کسب نمایند