علی انتظاری
بازتعریف دانشگاه در پارادایم مقاومت
همه وقایع اثبات کرد که این رویکرد انقلابی است که در مقابل این جنایتکاران اعم از اسرائیل، اروپا و آمریکا کارآمد است. اگر قرار بود با پارادایم گفتمان محور جلو بریم الآن بهجای موشک باید گفتگو میکردیم؛ فکر کنید اسرائیل مینشست و حرفهای گفتمان محور ما را گوش میکرد!
اینکه دوران نظامی گری و موشک گذشته و دورن تنش زدایی و گفتگو آغاز شده تم اصلی بیانیه استادان اقتصاد و غیره بود که واقعاً در این ایام شرمآور است. 
تردید نکنیم که فقط در چهارچوب پارادایم انقلابی قادر خواهیم بود از هویت، تمامیت ارضی، شرف و انسانیت دفاع کنیم و مسیر جایگزین فقط دریوزگی است. پارادایم انقلابی خط برش ما برای توافق است؛ توافق با کسی که برای آمریکا پالس مثبت و پیام دریوزکی میفرستد خیانت به مردم است. در دوران توافق دروازه گفتمان انقلابی بر روی توبه کنندگان از وادادگی و فریب خوردگی باز است و نه بالعکس. قرار نیست انقلابیها از رویکرد انقلابی دست بر دارند که با وادادگان و خائنان هم پیمان شوند.
همان رویکرد انقلابی که معجزه دریوزگی غرب و رژیم صهیونی را رقم زد باید در همه عرصههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیجویی شود. دانشگاه هم باید از وادادگی دست بردارد و بهجای تربیت امثال امضا کنندگان بیانیه شرمآور استادان اقتصاد و غیره، پرورش دهندگان نسلی باشد که همانند شاگردان شهید حسن تهرانی مقدم و شهید حاجی زاده اینچنین شکوهی را برای ایران و ایرانی آفریدند. تردید نکنیم! در شرایط کنونی دچار تذبذب شبه روشنفکری نشویم. افکار عمومی مردم ایران و جهان پذیرای پارادایم عقلانی جهادی و انقلابی هست. همه دانشمندان در همه حوزههای علمی لازم است ابعاد این پارادایم را تبیین کنند. تبیینی که از آن دستورالعمل اجرایی برای اینکه در اقتصاد، سیاست و فرهنگ چه کنیم در بیاید. معلوم است که در اقتصاد باید بهشدت با سیاستهای نئولیبرالی و منفعل نسبت به بازارهای جهانی و تقسیمکار جهانی مقابله کنیم و اقتصاد مقاومتی را پیشه کنیم. استادان انقلابی دانشگاه! الآن وقت عرض اندام است. در عرصه سیاست و فرهنگ هم همین طور؛ پارادایم انقلابی چه تفاوتی با پارادایم واداده در حوزه سیاست دارد؟ در سیاستهای فرهنگی و اجتماعی چه کنیم؟ مجدداً تأکید میکنم دانشگاههای ما در همه رشتهها باید راهبردی شوند و امثال شهدای والامقام نظیر قاسم سلیمانی، تهرانی مقدم و حاجی زاده را تربیت کند. اگر تربیت کرده بودیم میبایست ماهم شهید میدادیم. همان گونه که تهرانچی و عباسی شهید شدند. بازی بازی کردن و تبذیر بودجه و عمر انسانها برای تعلیم امور بی خاصیت بس است.