تحول در علوم انسانی
تحول در علوم انسانی در سالهای اخیر به یکی از اصلیترین دغدغههای نظام علمی و دانشگاهی ایران تبدیل شده است. بسیاری از صاحبنظران بر این باورند که ادامه مسیر با تکیه صرف بر الگوهای غربی نمیتواند پاسخگوی نیازهای جامعه ایرانی و مسائل بومی باشد. از همین رو، بازاندیشی در مبانی علوم انسانی، نه بهعنوان یک انتخاب، بلکه بهمثابه ضرورتی راهبردی مطرح شده است.
دانشگاه علامه طباطبایی بهعنوان بزرگترین مرکز علوم انسانی کشور، نقشی بیبدیل در این مسیر ایفا میکند. همچنین نهاد رهبری بارها در بیانیهها و سخنرانیها بر اهمیت تحول در علوم انسانی تأکید کرده و آن را لازمه تحقق گام دوم انقلاب دانسته است.
ضرورت تحول در علوم انسانی
علوم انسانی برخلاف علوم طبیعی، شدیداً وابسته به فرهنگ، ارزشها و جهانبینی جامعهاند. نسخههای ترجمهشدهای که طی یک قرن گذشته به دانشگاههای ایران راه یافتند، غالباً برآمده از تجربه تاریخی غرب بودند؛ تجربهای که الزاماً با نیازها و هویت ملی ما سازگار نیست. از همینرو، تحول در علوم انسانی تنها به معنای بازنگری در متون درسی نیست، بلکه بازتعریف مفاهیم بنیادینی مانند انسان، جامعه، فرهنگ و سیاست بر اساس مبانی دینی و فلسفه اسلامی است.
این تحول باید در بستر دانشگاه و پژوهشکدهها شکل بگیرد و نه صرفاً از طریق بخشنامه یا سیاستهای اداری. در همین راستا، دانشگاه علامه طباطبایی با برگزاری نشستهای تخصصی و راهاندازی پژوهشکده تحول در علوم انسانی و اندیشکده تحول حکمرانی، زمینهای فراهم کرده است تا استادان و دانشجویان بهطور فعال در این روند مشارکت کنند.
نقش دانشگاه علامه طباطبایی
دانشگاه علامه طباطبایی نهتنها به لحاظ تعداد دانشجو و استاد در حوزه علوم انسانی پیشگام است، بلکه بهلحاظ مأموریت علمی نیز جایگاهی راهبردی دارد. این دانشگاه طی سالهای اخیر بیش از ۱۷۰ نشست تخصصی پیرامون تحول در علوم انسانی برگزار کرده و تلاش کرده است گفتمان علمی جدیدی حول این موضوع در جامعه شکل دهد.
آنچه اهمیت دارد این است که دانشگاه توانسته است میان مسائل واقعی جامعه و مباحث نظری پیوند برقرار کند. بهعنوان نمونه، موضوعاتی مانند عدالت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، حکمرانی مطلوب و توسعه بومی در قالب رسالهها و پژوهشهای دانشگاهی مورد بررسی قرار گرفتهاند. این پیوند، نشان میدهد که تحول در علوم انسانی تنها یک شعار نیست، بلکه بهطور ملموس در حال تبدیلشدن به جریان علمی است.
جایگاه نهاد رهبری
یکی از دلایلی که بر اهمیت تحول در علوم انسانی پافشاری میکنیم، توصیهها و تأکیدات مکرر رهبری است. ایشان علوم انسانی را نرمافزار اداره کشور معرفی کردهاند و بارها گفتهاند که بدون تحول در این عرصه، نمیتوان به تمدن نوین اسلامی دست یافت. ایشان در بیانیه گام دوم انقلاب، علوم انسانی را بهمثابه نرمافزار مدیریت جامعه معرفی کردند. از دیدگاه ایشان، اگر علوم انسانی بومیسازی نشود، نمیتوان انتظار داشت سیاستگذاریها و تصمیمات کلان کشور متناسب با فرهنگ و آرمانهای ملی باشد.
این نگاه سبب شده است که دانشگاهها، بهویژه دانشگاه علامه طباطبایی، مسئولیت مضاعفی در تحقق این چشمانداز بر عهده بگیرند. ایجاد اعتماد به نفس در دانشجویان، جرات نقد نظریههای غربی و تولید نظریههای بومی از جمله توصیههایی است که همواره مورد تأکید بوده است.
چالشهای پیشرو
فرایند تحول در علوم انسانی مسیری طولانی و زمانبر است، این روند را نمیتوان با تولید صنعتی مقایسه کرد. تبدیل یک ایده به گفتمان اجتماعی نیازمند زمان، نهادسازی و تربیت نسلهای جدیدی از استادان و پژوهشگران است.
از سوی دیگر، مقاومت در برابر تغییر، کمبود منابع پژوهشی و وابستگی بخشی از دانشگاهها به متون ترجمهای، چالشهایی است که باید برای آنها راهحلهای عملی اندیشیده شود. ایجاد بانک دادههای بومی، حمایت از کرسیهای نظریهپردازی و تقویت ارتباط دانشگاه با دستگاههای اجرایی میتواند مسیر تحول را هموارتر کند. تحول در علوم انسانی زمانبر است و با مقاومتهایی روبهرو خواهد شد. وابستگی به منابع ترجمهای، نبود بانک دادههای بومی، و گسست میان دانشگاه و عرصههای اجرایی از موانع مهم این تحول هستند.
برای عبور از این چالشها، ما نیازمند حمایت جدی از کرسیهای نظریهپردازی، تقویت ارتباط دانشگاه با دستگاههای سیاستگذار و نیز تربیت نسلی تازه از استادان علوم انسانی هستیم. تنها در این صورت است که تحول به یک روند پایدار و واقعی بدل خواهد شد.
آیندهپژوهی و سند تحول
یکی از موضوعاتی که اخیراً مورد توجه قرار گرفته، بحث آیندهپژوهی در حوزه علوم انسانی است. دانشگاه علامه طباطبایی با تدوین «سند تحول علوم انسانی» تلاش کرده است نقشه راهی برای دهه آینده ترسیم کند. این سند بر ضرورت همافزایی میان دانشگاه، مراکز پژوهشی و دستگاههای حاکمیتی تأکید دارد. همچنین آیندهپژوهی به ما کمک میکند تا بدانیم علوم انسانی در مواجهه با تحولات جهانی مانند انقلاب دیجیتال، بحرانهای زیستمحیطی و تغییرات ژئوپلیتیک چه نقش و کارکردی خواهد داشت. جهان امروز در حال تجربه تغییرات بنیادین است: از انقلاب دیجیتال گرفته تا بحرانهای اجتماعی و زیستمحیطی. اگر علوم انسانی ما نتواند برای آینده برنامه داشته باشد، بار دیگر گرفتار مصرف دانش غرب خواهیم شد.
به همین دلیل، تدوین سند تحول علوم انسانی در دانشگاه علامه طباطبایی یکی از اقدامات کلیدی ما بوده است. این سند نقشه راهی است که میتواند جهتگیری دانشگاه و پژوهشگران را برای دهه آینده روشن سازد.
امروز بیش از هر زمان دیگری به این باور رسیدهام که تحول در علوم انسانی شرط لازم برای پیشرفت کشور است. این تحول باید با تکیه بر هویت ملی، مبانی دینی و ارزشهای انقلاب اسلامی رقم بخورد. دانشگاه علامه طباطبایی بهعنوان مرکز ثقل علوم انسانی ایران وظیفه دارد در این راه پیشگام باشد. ما با تبعیت از توصیههای نهاد رهبری و با تکیه بر ظرفیتهای علمی دانشگاهها میتوانیم گفتمان جدیدی در علوم انسانی ایجاد کنیم؛ گفتمانی که هم پاسخگوی نیازهای امروز جامعه باشد و هم آینده ایران اسلامی را در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی تضمین کند.
