Image Description

اساس تحول باید بر «ملاحظه عناصر اصلی هویت ملی» قرار داده شود که آرمان‌های اساسی مهمترین آنهاست(مقام معظم رهبری مدظله العالی).

روزی که ایران صاحب قانون وظیفه عمومی شد

از سربازی سنتی تا حکمرانی هوشمند در سیاستگذاری دفاع ملی

قانون وظیفه عمومی در ایران از اندیشه‌های نظامی کارل فون کلازویتس، نظریه‌پرداز بزرگ آلمانی قرن نوزدهم، الهام گرفته بود.

تاریخ:1404/07/19

عکس اطلاعیه

سیدعلی موسوی
پژوهشگر حوزه حکمرانی:

روزی که ایران صاحب قانون وظیفه عمومی شد

از سربازی سنتی تا حکمرانی هوشمند در سیاستگذاری دفاع ملی

در مهرماه سال ۱۳۰۵ هجری خورشیدی، دولت ایران به‌صورت رسمی اعلام کرد که از دهم آبان همان سال (۳۱ اکتبر ۱۹۲۶)، قانون «نظام وظیفه عمومی» به اجرا درخواهد آمد. بر اساس این قانون، پسران ایرانی بالای ۱۸ سال مشمول خدمت نظامی شدند و مدت این خدمت دو سال تعیین شد.

اجرای این قانون که از خواست‌های رضا شاه پهلوی (پهلوی اول) بود، یکی از نخستین تلاش‌های ایران برای نوسازی ساختار حکمرانی نظامی و اجتماعی کشور محسوب می‌شود. در زمان تصویب آن، برخی از علمای دینی و گروه‌های اجتماعی با اجباری شدن خدمت نظامی مخالفت داشتند؛ اما دولت وقت با تأکید بر ضرورت ایجاد ارتشی ملی و آموزش‌دیده، اجرای آن را به‌عنوان بخشی از سیاست نوسازی کشور پیگیری کرد.

 

ریشه‌های نظری در اندیشه کلازویتس

قانون وظیفه عمومی در ایران از اندیشه‌های نظامی کارل فون کلازویتس، نظریه‌پرداز بزرگ آلمانی قرن نوزدهم، الهام گرفته بود. او معتقد بود:

دفاع از وطن، مسئولیتی عمومی و بی‌تبعیض است، و جنگ، ادامه سیاست است با ابزارهای دیگر.

کلازویتس باور داشت که اگر همه‌ی شهروندان آموزش‌های نظامی پایه را ببینند، جامعه می‌تواند در زمان خطر، در کوتاه‌ترین زمان ممکن برای دفاع از کشور آماده شود.

در مقابل، کشورهایی که فاقد نظام وظیفه هستند، معمولاً ارتش‌های حرفه‌ای و استخدامی دارند که هزینه‌های سنگینی را به بودجه عمومی تحمیل می‌کنند. در چنین کشورهایی، جنگ‌ها اغلب به تصمیم گروه‌های سیاسی محدود می‌شود، در حالی که در نظام‌های دارای خدمت عمومی، دفاع از میهن به مسئله‌ای ملی و همگانی تبدیل می‌گردد.

 

نگاهی تاریخی به نظام وظیفه در ایران

ایده‌ی خدمت عمومی در ایران سابقه‌ای طولانی دارد.
در دوران هخامنشیان و ساسانیان، نوعی نظام وظیفه برای دفاع از مرزها وجود داشت. سپاه جاویدان در دوران هخامنشیان ارتش دائمی بود که تا زمان فراخوان نیروهای مردمی، وظیفه‌ی دفاع را بر عهده داشت.
در دوران صفویه نیز، شاه‌عباس کبیر نظامی شبیه وظیفه عمومی برقرار کرد که طبق آن هر دهکده یا خانواده موظف بود یک سرباز در اختیار حکومت قرار دهد.

در دوران پهلوی، این نظام به شکلی نوین قانونی شد و پس از تأسیس فرهنگستان ایران، استفاده از واژه‌ی «سرباز» برای نیروهای ارتش‌های فاقد خدمت وظیفه ممنوع شد، زیرا در نگاه فرهنگستان، «سرباز» عنوانی ملی و مقدس بود که تنها شایسته‌ی کسانی است که به‌صورت وظیفه ملی از وطن خود دفاع می‌کنند.

 

از قانون وظیفه عمومی تا حکمرانی هوشمند

در دنیای امروز، نظام سربازی تنها یک موضوع نظامی نیست؛ بلکه یک پدیده حکمرانی چندوجهی است که به سیاست، اقتصاد، فناوری، جمعیت و امنیت ملی گره خورده است.
اندیشکده‌های حکمرانی هوشمند، با بهره‌گیری از داده‌های بزرگ (Big Data)، تحلیل‌های سیاستی و مدل‌سازی تصمیم، می‌توانند به‌روزرسانی نظام وظیفه عمومی متناسب با نیازهای عصر دیجیتال را تسهیل کنند.

در چارچوب حکمرانی هوشمند، خدمت نظام وظیفه می‌تواند به بستری برای آموزش مهارت‌های فناورانه، کارآفرینی، نوآوری دیجیتال و فرهنگ‌سازی ملی تبدیل شود.
برای مثال، برخی کشورها از مدل‌های ترکیبی استفاده می‌کنند که در آن بخشی از خدمت سربازی به آموزش سایبری، هوش مصنوعی یا مدیریت بحران اختصاص دارد — حوزه‌هایی که مستقیماً با امنیت هوشمند و دفاع آینده‌نگر مرتبط‌اند.

 

جمع‌بندی و پیشنهادهای سیاستی اندیشکده حکمرانی هوشمند

با توجه به تحولات فناورانه و اجتماعی، نظام وظیفه عمومی در ایران نیازمند بازنگری از منظر حکمرانی هوشمند است. بر این اساس، اندیشکده حکمرانی هوشمند پیشنهاد می‌کند:

  1. طراحی مدل «سربازی هوشمند:
    بازطراحی نظام وظیفه بر مبنای مهارت‌محوری، به‌ویژه در حوزه‌های دیجیتال، سایبری و صنعتی، تا جوانان بتوانند در کنار انجام وظیفه ملی، مهارت‌های کاربردی برای بازار کار بیاموزند.
  2. ایجاد بانک داده ملی سربازان و نظامیان:
    بهره‌گیری از داده‌های تحصیلی، مهارتی و اقلیمی برای تخصیص بهینه نیروها در بخش‌های مختلف کشور بر اساس نیازهای واقعی.
  3. پیوند خدمت نظامی با توسعه ملی:
    تدوین سیاست‌هایی که بخشی از خدمت سربازی در قالب مشارکت در پروژه‌های عمومی (نوسازی مناطق محروم، توسعه زیرساخت‌های دیجیتال، آموزش مهارت‌های فناوری) انجام شود.
  4. استفاده از ظرفیت اندیشکده‌ها در تصمیم‌سازی نظامیمدنی:
    نهادینه‌سازی نقش اندیشکده‌های حکمرانی در تدوین، رصد و ارزیابی سیاست‌های مرتبط با خدمت وظیفه عمومی و ایجاد پل ارتباطی میان پژوهش و تصمیم.
  5. دیجیتالی‌سازی فرآیندهای نظام وظیفه:
    هوشمندسازی فرآیند احضار، آموزش، ارزیابی و ترخیص از طریق سامانه‌های الکترونیکی و پایش بلادرنگ (Real-time Monitoring) برای افزایش شفافیت و کاهش نارضایتی‌ها.

 

نتیجه‌گیری

قانون وظیفه عمومی، که نخستین‌بار در مهرماه ۱۳۰۵ به اجرا درآمد، از نمادهای تاریخی شکل‌گیری دولت مدرن در ایران است. اما امروز، پس از گذشت نزدیک به یک قرن، لازم است این نهاد با ابزارهای حکمرانی داده‌محور، تحلیل پیش‌بین و سیاستگذاری شواهدپایه بازتعریف شود تا سربازی از یک تکلیف صرف، به فرصتی برای توانمندسازی نسل جوان و ارتقای امنیت ملی هوشمند تبدیل گردد.

 

واژگان:

قانون وظیفه عمومی، سربازی در ایران، تاریخ سربازی، رضا شاه پهلوی، کلازویتس، اندیشکده حکمرانی هوشمند، سیاستگذاری دفاع ملی، سربازی هوشمند، حکمرانی داده‌محور، تصمیم‌سازی ملی، تحول نظام وظیفه