محمدعلی رضاییان
معاون ارتباطات اندیشکده های استانی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
گردشگری سلامت، مسیر نجات زیستبوم درمان و اقتصاد ایران
گردشگری سلامت در جهان امروز تنها یک فعالیت اقتصادی جانبی نیست، بلکه به بخشی از دیپلماسی سلامت و ابزاری برای ارتقای قدرت نرم کشورها بدل شده است. «قدرت نرم پزشکی» نشان میدهد که ارائه خدمات درمانی به اتباع خارجی میتواند اعتماد، اعتبار و نفوذ منطقهای ایجاد کند؛ و ایران در شرایط کنونی میتواند از این ظرفیت برای حفظ نخبگان، تولید ارز پایدار و ارتقای جایگاه ژئوپلیتیک خود بهرهبرداری کند.
ویژگی ممتاز این حوزه در آن است که درآمدهای آن از جنس منابع تابآور به شمار میرود؛ یعنی برخلاف صادرات انرژی یا کالاهای صنعتی، بهراحتی در معرض تحریم قرار نمیگیرد. بیماران نیازمند، درمان خود را به دلیل فشارهای سیاسی به تعویق نمیاندازند و ناچارند مقصدی مطمئن و مقرونبهصرفه انتخاب کنند. این واقعیت، گردشگری سلامت را به یک رکن استراتژیک در اقتصاد آینده ایران تبدیل میکند. از سوی دیگر، سلامت بهتدریج جایگزین مزیتهای رو به افول همچون انرژیهای فسیلی خواهد شد و ایران میتواند با تکیه بر کیفیت بالای خدمات پزشکی و هزینههای رقابتی، به مرکز منطقهای جراحیهای پیشرفته، ناباروری و خدمات زیبایی بدل شود. همچنین استفاده از پزشکی از راه دور میتواند فرایند جذب و نگهداشت بیماران خارجی را تقویت کند؛ از مرحله مشاوره پیش از سفر تا پیگیری درمان پس از بازگشت.
در بُعد سرمایه انسانی نیز اهمیت این صنعت دوچندان است. هنگامی که پزشکان ایرانی بتوانند بیماران خارجی را در داخل کشور درمان کنند، هم درآمدی معادل یا بالاتر از فعالیت در خارج به دست میآورند و هم تجربهای بینالمللی کسب میکنند. این سازوکار به شکل محسوسی انگیزه ماندگاری نخبگان را افزایش میدهد و میتواند روند مهاجرت متخصصان را مهار کند.
ایران علاوه بر این، از مزیتهای فرهنگی و مذهبی ویژهای برخوردار است. بیماران مسلمان و همزبان منطقه در ایران احساس امنیت و اعتماد بیشتری دارند؛ موضوعی که میتواند برگ برندهای در رقابت با مقاصدی چون ترکیه، هند یا تایلند باشد. در کنار این مزیت نرم، جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی داخلی و خارجی برای توسعه بیمارستانها، مراکز اقامتی و هتلهای سلامت، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
برای رقابت در سطح جهانی، ارتقای کیفیت و اعتباربخشی بینالمللی مراکز درمانی اهمیت حیاتی دارد. ایران نیازمند ایجاد یک برند ملی سلامت است؛ برندی که نهتنها سطح خدمات درمانی بلکه تجربه کامل بیماران و همراهان آنها را تضمین کند. این برند زمانی تقویت میشود که گردشگری درمان با گردشگری فرهنگی، مذهبی و طبیعی تلفیق شود؛ تجربهای که هم مدت اقامت بیماران را افزایش میدهد و هم هزینهکرد آنها در کشور را بالا میبرد.
فراتر از اقتصاد، گردشگری سلامت کارکرد اجتماعی و امنیتی نیز دارد. حضور بیماران خارجی موجب تعاملات انسانی مثبت، ارتقای چهره ایران در افکار عمومی کشورهای همسایه و شکلگیری سرمایه اجتماعی فرامرزی میشود. همچنین منابع مالی این صنعت میتواند برای ارتقای خدمات داخلی بازتوزیع شود و فشار بر بودجه عمومی سلامت را کاهش دهد.
مناطق آزاد و شهرهای مرزی ظرفیتهای بیبدیلی در این مسیر دارند. ایجاد هابهای تخصصی در کیش و قشم یا بهرهگیری از موقعیت مشهد، تبریز و اهواز میتواند ایران را به مقصد اول بیماران کشورهای همجوار تبدیل کند و دسترسی آنان را تسهیل نماید.
با این حال، تحقق این چشمانداز تنها با اقدامات پراکنده ممکن نیست. کشور نیازمند یک نظام ملی گردشگری سلامت است که بر سه ستون اصلی استوار باشد:
1.زیرساخت قانونی و نهادی: تدوین مقررات شفاف، اعتباربخشی مراکز درمانی و امکان پوشش بیمههای بینالمللی.
2.یکپارچگی زنجیره خدمات: اتصال هوشمند بیمارستانها، آژانسهای گردشگری، مراکز اقامتی و حملونقل.
3.دیپلماسی سلامت منطقهای: بهرهگیری فعال از سفارتخانهها و رایزنان سلامت برای بازاریابی و عقد توافقنامههای دوجانبه.
در نهایت باید تأکید کرد که گردشگری سلامت برای ایران یک گزینه جانبی نیست؛ بلکه راهبردی برای بقا و بالندگی زیستبوم سلامت است. این حوزه میتواند درآمدی غیرقابلتحریم ایجاد کند، نخبگان پزشکی را در کشور نگه دارد، پیوندهای فرهنگی و اجتماعی منطقهای را تقویت کند و جایگاه ژئوپلیتیک ایران را ارتقا دهد. بیتوجهی به این ظرفیت به معنای واگذاری بازار منطقه به رقبا و از دست دادن یک فرصت تاریخی خواهد بود.
