دانشگاه اسلامی
دانشگاه، بهعنوان نهاد محوری در تولید علم، تربیت نخبگان و پیشبرد مرزهای دانایی، در نظام جمهوری اسلامی ایران رسالتی فراتر از آموزش و پژوهش دارد. این نهاد باید نقش فعالی در هدایت فرهنگی جامعه، تبیین هویت اسلامی-ایرانی، و ایفای مسئولیت تمدنی ایفا کند. بر این اساس، فرهنگ دانشگاهی نهفقط یک زمینهسازی مکمل، بلکه جوهره و بنیان تحقق این مأموریت کلان تلقی میشود. با وجود این جایگاه راهبردی، نهادهای فرهنگی مستقر در دانشگاههای کشور دچار پراکندگی ساختاری، ضعف انسجام و نگاه غیرراهبردی به فرهنگ شدهاند؛ بهطوریکه بسیاری از فعالیتهای فرهنگی دانشگاهی، بهجای پیوند با مأموریت تمدنساز دانشگاه، درگیر فعالیتهای سطحی، شعاری یا مناسبتی هستند. این وضعیت، بهویژه در شرایطی که جنگ نرم و تهاجم فرهنگی با شدت و پیچیدگی فزاینده جریان دارد، نوعی خلأ استراتژیک در مدیریت فرهنگی آموزش عالی ایران پدید آورده است.
مقاله حاضر با هدف پاسخ به این خلأ و با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی بیانات مقام معظم رهبری، تلاش دارد مدلی بومی، منسجم و الهامگرفته از منظومه فکری اسلامی-انقلابی برای طراحی سازمانهای فرهنگی دانشگاهی ارائه دهد. این مدل، ضمن شناسایی مبانی معرفتی و راهبردی فرهنگ دانشگاهی، ویژگیهای مطلوب ساختارهای فرهنگی، الزامات اجرایی و پیامدهای موفقیت آن را تبیین میکند و در نهایت، الگویی برای تحول و نهادسازی فرهنگی در دانشگاههای ایران پیشنهاد مینماید. نهادهای فرهنگی مستقر در دانشگاههای کشور، با وجود نقش حیاتیشان در ارتقاء سرمایه فرهنگی و تحقق مأموریت تمدنسازی نظام آموزش عالی، دچار نوعی بحران ساختاری و عملکردی شدهاند.
اگر این وضعیت به صورت ریشهای و با الهام از منظومه فکری امامین انقلاب اصلاح نشود، نهتنها فرهنگ دانشگاهی در مسیر تحول قرار نمیگیرد، بلکه زمینهساز شکاف بیشتر میان دانشگاه، جامعه و اهداف کلان انقلاب اسلامی خواهد شد. مبنای شکلگیری مدل پیشنهادی مقاله برای سازمانهای فرهنگی دانشگاهی، منظومه فکری مقام معظم رهبری است که در آن، فرهنگ دانشگاهی نه صرفاً یک حوزه عملکردی، بلکه یک هسته بنیادین تمدنساز تلقی میشود. تحلیل بیانات معظمله در حوزه دانشگاه و فرهنگ، ابعاد نظری زیر را بهعنوان ستونهای اصلی این نگاه تبیین میکند:
- فرهنگ بهمثابه بستر تمدنسازی
در نگاه رهبری، فرهنگ نه یک مقوله فرعی بلکه زیرساختیترین عنصر در بنای تمدن نوین اسلامی است. بنابراین، هرگونه تحول عمیق اجتماعی، سیاسی و علمی باید بر پایه تحول فرهنگی استوار گردد. از این منظر، دانشگاه بهعنوان قلب تولید فکر، باید حامل فرهنگ تمدنساز باشد. - دانشگاه بهمثابه مرکز تحول فرهنگی و اجتماعی
برخلاف تصور تقلیلگرایانه از دانشگاه صرفاً بهعنوان نهاد آموزشی یا پژوهشی، دیدگاه رهبری بر این باور است که دانشگاه یک نهاد اجتماعی تمامعیار است که مأموریت تغییر فضای عمومی جامعه و تربیت نسل آینده با نگاه فرهنگی را بر عهده دارد. - ضرورت اسلامیسازی دانشگاه
اسلامیسازی دانشگاه به معنای تزریق ظاهری نمادهای دینی نیست، بلکه بازسازی بنیادین نظام علمی، آموزشی، رفتاری و نهادی دانشگاه بر اساس مبانی اسلامی است. این مفهوم، مستلزم بازتعریف نقش استاد، دانشجو، محتوا و ساختار دانشگاه است. - حاکمیت عقلانیت، اخلاق و معنویت در فضای علمی
سهگانه عقلانیت، اخلاق و معنویت بهعنوان شاکله فرهنگ دانشگاهی مطلوب مطرح میشود. در این نگاه، علم نهتنها به دانایی بلکه به حکمت منتهی میشود، و محیط علمی دانشگاه باید متخلق به اصول اخلاقی، معنوی و عقلانی باشد. - مسئولیت فرهنگی استاد و دانشجو در برابر جامعه و تاریخ
استاد و دانشجو صرفاً نقشپذیر یا دانشپذیر نیستند، بلکه بازیگران فعال عرصه تمدنسازیاند. مسئولیت اجتماعی آنان فراتر از موفقیت فردی یا حرفهای، به مشارکت در نوسازی فرهنگ ملی و تقویت سرمایه نمادین جامعه گره خورده است.
-
جهتگیری توحیدی و انقلابی
بنیاد فعالیتهای فرهنگی باید مبتنی بر باورهای اسلامی، عدالتخواهی، آرمانگرایی و روحیه انقلابی باشد تا فرهنگ دانشگاهی در مسیر تمدنسازی اسلامی هدایت شود. -
برخورداری از بینش راهبردی و کلاننگر
نهاد فرهنگی دانشگاه نباید درگیر فعالیتهای مقطعی و روزمره بماند، بلکه باید دارای نگاه آیندهنگر، راهبردی و مأموریتمحور در قبال تحولات فرهنگی جامعه باشد. -
مردمپایه بودن و پیوند با بدنه دانشگاه
مشارکت فعال دانشجویان، اساتید و کارکنان در برنامههای فرهنگی، لازمه موفقیت هر نهاد فرهنگی است. سازمان فرهنگی مطلوب، بر اصل مردمی بودن، شفافیت و مشارکتپذیری تأکید دارد. -
جریانسازی فرهنگی بهجای فعالیتهای سطحی و نمادین
تمرکز بر تولید گفتمانهای اثرگذار، برگزاری کرسیهای آزاداندیشی، و تقویت بسترهای گفتگو و تفکر انتقادی از اولویتهای اصلی این سازمان است؛ نه صرفاً اجرای برنامههای نمایشی یا تشریفاتی. -
نهادسازی و تربیت نیروی انسانی مؤمن، انقلابی و کارآمد
یکی از وظایف بنیادین سازمان فرهنگی، کشف، جذب و تربیت نسل جدیدی از فعالان فرهنگی با رویکرد بومی، متعهد و توانمند است که بتوانند مسئولیت تحولات فرهنگی را بر عهده بگیرند. -
پرهیز از وابستگی به مدلها و نهادهای بیگانه
طراحی ساختار و محتوای فعالیتهای فرهنگی باید بر پایه الگوی ایرانی-اسلامی باشد و از تقلید صرف از الگوهای غربی یا وارداتی پرهیز شود.
فرهنگ دانشگاهی، نهفقط یک عنصر حاشیهای، بلکه پیشران اصلی در جهتدهی به مأموریتهای تمدنساز نهاد دانشگاه در جمهوری اسلامی ایران است. بیتوجهی به نهادهای فرهنگی دانشگاهی، موجب گسست بین آموزش عالی و آرمانهای فرهنگی انقلاب شده است. مقاله حاضر، با اتکا به بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری، الگویی جامع، چندبعدی و بومی برای بازآرایی ساختارهای فرهنگی دانشگاهی ارائه میدهد که متضمن پویایی، کارآمدی، و استمرار تحول فرهنگی در دانشگاههاست. اجرای این مدل، نهتنها سبب احیای کارکرد فرهنگی دانشگاه، بلکه بسترساز تمدنسازی نوین اسلامی خواهد بود.
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی، سال چهاردهم، شماره اول، علیرضاروستا و همکاران