Image Description

اساس تحول باید بر «ملاحظه عناصر اصلی هویت ملی» قرار داده شود که آرمان‌های اساسی مهمترین آنهاست(مقام معظم رهبری مدظله العالی).

گزیده سیاستی

مدیریت گذار فرهنگی از علم دانشگاهی به علم پسادانشگاهی

گذار از علم دانشگاهی به علم پسادانشگاهی تحولی فرهنگی و ارزشی در هویت و ساختار نهاد علم ایجاد کرده است. مدیریت این گذار نیازمند سیاست‌گذاری بومی، تقویت اخلاق علمی و بازتعریف نقش دانشگاه در جامعه ایرانی است.

تاریخ : 1404/02/09

عکس گزیده سیاستی

تحولی فرهنگی 

تحولات دانش در دهه‌های اخیر صرفاً فنی و تکنولوژیک نبوده، بلکه تغییری بنیادین در فرهنگ علم نیز رخ داده است. آنچه امروزه به‌عنوان «علم پسادانشگاهی» از آن یاد می‌شود، شکلی نوین از علم است که در بستر تحولات اجتماعی، اقتصادی، فناورانه و فرهنگی شکل گرفته و کارکردهای نوینی را برای علم تعریف می‌کند. فهم این گذار، برای سیاست‌گذاری علمی و فرهنگی کشور امری ضروری است. نهاد علم که زمانی با تکیه بر استقلال دانشگاهی و اصول معرفتی توسعه می‌یافت، امروزه تحت فشار نیازهای بیرونی، از جمله بازار، دولت، صنعت و فناوری‌های نوظهور قرار گرفته است. این گذار نه‌تنها ساختار و کارکرد نهادهای علمی را دگرگون ساخته، بلکه ارزش‌ها، اهداف و حتی هویت علم را نیز تغییر داده است.

 

 علم دانشگاهی در برابر علم پسادانشگاهی

ویژگی

علم دانشگاهی

علم پسادانشگاهی

محل تولید

درون دانشگاه

درون و بیرون از دانشگاه (صنعت، نهادهای حکومتی، نظامی و...)

نوع پژوهش

بنیادی و نظری

کاربردی، بین‌رشته‌ای و مسئله‌محور

کنترل

توسط هنجارهای درونی (عینیت، بی‌طرفی...)

توسط ملاحظات بیرونی (تقاضای بازار و سیاست)

هدف

گسترش مرزهای دانش

حل مسئله‌های واقعی جامعه

ارزش محوری

حقیقت‌جویی

سودآوری و اثربخشی اجتماعی

 

 

. عوامل گذار به علم پسادانشگاهی

  • جهانی‌شدن علم و فناوری
  • گسترش فناوری‌های دیجیتال و شبکه‌های دانشی
  • بحران در جذب فارغ‌التحصیلان تحصیلات تکمیلی در نظام آکادمیک
  • افزایش تقاضای جامعه برای دانش کاربردی
  • تضعیف مرز دانشگاه و جامعه و گسترش کنشگران علمی جدید
  • رشد روش‌های تولید دانش

 

پیامدهای فرهنگی این گذار

  1. تغییر در هویت نهاد علم: نهاد علم دیگر مستقل نیست؛ بلکه تحت تأثیر عوامل اقتصادی، حکومتی و اجتماعی جهت‌گیری می‌کند.
  2. ابزارانگاری علم: جایگزینی حقیقت‌جویی با حل مسئله فوری و اقتصادی.
  3. افول اخلاق معرفتی: به حاشیه رفتن اصولی همچون عینیت و صداقت در برابر فشارهای بیرونی.
  4. فرهنگ مادی‌گرایی: اولویت یافتن منافع مالی و تجاری در تولید علم، حتی در حوزه‌های بنیادین.
  5. فروپاشی مرزهای میان علوم: شکل‌گیری پروژه‌های بین‌رشته‌ای با کنترل و هدایت غیردانشگاهی.

 

فرصت‌ها و ظرفیت‌های تحول

با وجود تهدیدهای یادشده، علم پسادانشگاهی می‌تواند فرصت‌هایی نیز برای توسعه ملی و کاربست دانش فراهم آورد:

  • افزایش پاسخ‌گویی علم به نیازهای اجتماعی
  • گسترش تعامل دانشگاه با صنعت و دولت
  • امکان ارتقای بهره‌وری و تأثیرگذاری علم در حل مسائل ملی
  • تقویت پروژه‌های بین‌رشته‌ای با مسائلی واقعی و بومی

 

 راهبردهای سیاستی پیشنهادی

برای مدیریت فرهنگی این گذار، سیاست‌گذاران باید از مواجهه صرفاً منفعلانه پرهیز کرده و نقشه‌ای بومی، فرهنگی و آگاهانه طراحی کنند. راهبردهای پیشنهادی عبارت‌اند از:

الف) تقویت هویت معرفتی علم

  • حمایت از پژوهش‌های بنیادی به موازات پژوهش‌های کاربردی
  • تدوین منشور اخلاق علمی با تأکید بر استقلال معرفتی

ب) بازتعریف نقش دانشگاه‌ها

  • دانشگاه به‌عنوان هسته سیاست‌سازی علمی نه صرفاً تولیدکننده دانش
  • تقویت نقش دانشگاه در تربیت نقادانه، نه صرفاً مهارت‌آموزی

ج) سیاست‌گذاری فرهنگی برای علم

  • ایجاد نهادهای تنظیم‌گر فرهنگی در نظام علم
  • سنجش و ارزیابی پروژه‌های علمی بر اساس معیارهای ارزشی و انسانی، نه فقط فنی و اقتصادی

د) بومی‌سازی الگوهای علم پسادانشگاهی

  • طراحی مدل ایرانی-اسلامی برای تولید دانش کاربردی
  • تربیت نیروی انسانی چندمهارتی با نگاه ارزشی و بین‌رشته‌ای

 

تحول علم از الگوی دانشگاهی به الگوی پسادانشگاهی، یک گذار ساده فناورانه نیست؛ بلکه تحولی فرهنگی در مفهوم، ساختار و ارزش‌های نهاد علم است. جمهوری اسلامی ایران اگر خواهان توسعه علمی متناسب با مبانی فرهنگی خود است، باید با نگاه راهبردی، فعال و خلاقانه به مدیریت این گذار بپردازد. تلفیق هویت معرفتی، پاسخ‌گویی اجتماعی و انسجام فرهنگی، تنها راه برون‌رفت از چالش‌های علم معاصر در ایران است.

 

منبع:

فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران، زمستان ۱۳۹۲، محمدامین قانعی‌راد، امیر ملکی، زهرا محمدی