تعریف شهر هوشمند: رویکردهای مختلف (فنی، انسانی، حکمرانیمحور)
شهر هوشمند، مفهومی پویا و میانرشتهای است که در تقاطع حوزههایی چون مطالعات شهری، فناوری اطلاعات، سیاستگذاری عمومی و علوم اجتماعی شکل گرفته و تکامل یافته است. با وجود رشد گسترده کاربرد این مفهوم در اسناد سیاستی و پروژههای شهری، همچنان تعریف جامع و یکپارچهای که مورد اجماع جهانی باشد و جود ندارد. در عوض، بسته به چشمانداز نظری و اهداف اجرایی، رویکردهای متنوعی برای تبیین شهر هوشمند شکل گرفتهاند. در میان آنها، سه رویکرد اصلی قابل تفکیکاند: فنیمحور (Techno-centric)، انسانمحور (Human-centric) و حکمرانیمحور (Governance-oriented). این رویکردها نهتنها در تعریف اهداف شهر هوشمند، بلکه در نوع بهرهگیری از فناوری، نقشآفرینی شهروندان و مدلهای عملیاتی تفاوتهای ساختاری دارند.
۱. رویکرد فنیمحور (Techno-centric Approach)
در این رویکرد، شهر هوشمند بهمثابه یک اکوسیستم فناورانه پیچیده تلقی میشود که در آن، زیرساختهای دیجیتال، دادههای کلان، الگوریتمها و سامانههای هوشمند بهصورت یکپارچه برای بهینهسازی خدمات شهری بهکار گرفته میشوند. تمرکز این دیدگاه بر ارتقاء بهرهوری، کاهش هزینههای عملیاتی، تصمیمسازی لحظهای و پاسخگویی سریع به نیازهای شهری است.
مطابق تعریف اتحادیه بینالمللی ارتباطات (ITU)، «شهر هوشمند، شهری است که در آن فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان، افزایش بهرهوری سامانههای شهری و ارتقاء پایداری محیطی بهکار گرفته میشود» (ITU, 2023).
در این چارچوب، فناوریهایی مانند اینترنت اشیاء (IoT)، کلانداده (Big Data)، هوش مصنوعی (AI)، سنسورهای محیطی، شبکههای ۵G، پردازش لبهای (Edge Computing) و دوقلوی دیجیتال (Digital Twin) نقشی محوری دارند. شرکتهایی همچون IBM، Cisco، Siemens و Huawei مفاهیمی چون Smarter Planet و Digital Twin City را توسعه دادهاند (Townsend, 2013).
نمونههای جهانی این رویکرد شامل موارد زیر است:
- NEOM در عربستان سعودی: شهری آیندهنگر، بدون خودرو و مبتنی بر هوش مصنوعی محیطی، انرژی تجدیدپذیر و معماری خطی (NEOM Company, 2023; World Bank, 2024).
- Masdar City در امارات: نمونهای از شهر پایدار بیابانی با طراحی اقلیمی، انرژی پاک و مصرف بهینه (Reiche, 2010; Cugurullo, 2016).
- Songdo در کره جنوبی: شهری برنامهریزیشده با سنسورهای زیستمحیطی، خانههای هوشمند و مدیریت خودکار پسماند (Lee & Han, 2021).
- Hangzhou در چین: نمونهای از حکمرانی الگوریتمی با سامانه City Brain برای مدیریت ترافیک (Zeng & Wang, 2020).
- Toronto – Sidewalk Labs: آزمایشگاه طراحی شهری دادهمحور با رویکرد الگوریتمی و شبیهسازی فضایی (Sidewalk Labs, 2019).
- Yinchuan در چین: شهر مبتنی بر دولت دیجیتال، شناسایی بیومتریک و زیرساخت یکپارچه خدماتی (Kitchin, 2021).
در مجموع، این رویکرد با تصویرسازی از «شهر بهمثابه ماشین هوشمند» شناخته میشود؛ الگویی که گرچه در اتوماسیون و بهرهوری پیشرو است، اما بدون تلفیق با رویکردهای انسانی و حکمرانی، خطر انزوای اجتماعی و کاهش مشارکت شهروندان را در پی دارد.
۲. رویکرد انسانمحور (People-Centric Approach)
رویکرد انسانمحور در دهه ۲۰۱۰ و در واکنش به غلبه نگاه فناورانه شکل گرفت. در این رویکرد، فناوری بهعنوان ابزار در خدمت ارتقاء زیستپذیری، عدالت فضایی و سرمایه اجتماعی عمل میکند. شهر هوشمند از این منظر، مکانی برای مشارکت معنادار، رفاه پایدار و شکوفایی فردی و جمعی است (UN-Habitat, 2022).
بهجای تمرکز صرف بر داده و زیرساخت، این مدل بر زیست انسانی، کیفیت زندگی و برابری در دسترسی به خدمات شهری تأکید دارد. فناوری، مشارکت شهروندان در طراحی، پایش و بهبود خدمات را تسهیل میکند و شهروند بهعنوان شریک فعال در حکمرانی شهری بازتعریف میشود.
نمونههای شاخص این رویکرد عبارتاند از:
- بارسلونا با پلتفرم Decidim برای مشارکت مستقیم در بودجهریزی شهری و بازتوزیع داده بهمثابه کالای عمومی (March & Ribera-Fumaz, 2016).
- آمستردام با برنامه Smart Citizens Lab و سنسورهای داوطلبانه برای پایش محیط (Waag Society, 2021).
- هلسینکی با دوقلوی دیجیتال شفاف و طراحی دادهمحور برای ارتقاء رضایت عمومی (Kitchin, 2021).
- وین با سیاستگذاری اجتماعی در تلفیق با نوآوری فناورانه و عدالت فضایی (Giffinger et al., 2007).
- ریکیاویک در ایسلند، نمونهای کوچکمقیاس با تمرکز بر انرژی پاک و گفتوگوی دیجیتال (European Commission, 2019).
- کیگالی در رواندا، نمونهای از توسعه فراگیر دیجیتال در بستر اقتصاد محدود (UN-Habitat, 2020).
در این رویکرد، توسعه شهر هوشمند بهجای محوریت فناوری، فرآیندی اجتماعی، اخلاقمحور و مشارکتی تلقی میشود که به بازتعریف رابطه میان شهروند، داده، فضا و قدرت تصمیمسازی منجر میگردد.
۳. رویکرد حکمرانیمحور (Governance-Oriented Approach)
رویکرد سوم، شهر هوشمند را بهعنوان نظامی نوین از حکمرانی شبکهای، دادهمحور و مشارکتی تحلیل میکند. برخلاف مدلهای متمرکز بر خدمات یا فناوری، این نگرش بر تحول ساختار قدرت، شفافسازی تصمیمات و بازتوزیع نقشها میان دولت، بخش خصوصی و شهروندان تأکید دارد (OECD, 2023).
در این چارچوب، مفاهیمی چون حکمرانی الگوریتمی، سیاستگذاری مبتنی بر داده، رأیگیری دیجیتال و حق دانستن دیجیتال در کانون توجه قرار دارند. فناوری اطلاعات نهفقط ابزار، بلکه بستر تعامل نهادی و تقویت پاسخگویی عمومی تلقی میشود.
نمونههای برجسته در این زمینه عبارتاند از:
- سئول با سامانههای Open Seoul و mVoting برای شفافسازی بودجه، پروژهها و مشارکت مستقیم در تصمیمگیری (Park et al., 2021).
- سنگاپور با برنامه Smart Nation و هویت دیجیتال ملی و زیرساخت دادهمحور برای خدمات عمومی (Ho, 2016; Smart Nation Singapore, 2021).
- دوبی با پلتفرم DubaiNow و استراتژی Dubai Paperless و بهکارگیری بلاکچین برای شفافسازی تراکنشهای دولتی (Smart Dubai, 2020).
- زاراگوزا در اسپانیا، با مشارکت شهروندی و دسترسی عمومی به دادهها در قالب یک مدل میانهمقیاس (Ratti & Townsend, 2011).
- کلمبوس در ایالات متحده، با تمرکز بر حملونقل دادهمحور و زیرساخت دیجیتال برابر (USDOT, 2018).
ویژگی منحصربهفرد این مدل، تغییر پارادایم در ساخت قدرت شهری است؛ جایی که داده و الگوریتم بخشی از منطق تصمیمسازی هستند و به همین دلیل، نیازمند چارچوبهایی برای حکمرانی داده، مسئولیتپذیری الگوریتمها و توازن میان نوآوری و حقوق عمومیاند.
منابع
- Alibaba Cloud. (2022). City Brain: Smart Urban Governance through AI.
- Bakıcı, T., Almirall, E., & Wareham, J. (2013). A Smart City Initiative: The Case of Barcelona. Journal of the Knowledge Economy, 4(2), 135–148.
- Cugurullo, F. (2016). How to Build a Sandcastle: The Genesis of Masdar City. Journal of Urban Technology, 23(1), 23–43.
- European Commission. (2019). Reykjavik Smart City Profile.
- Giffinger, R., et al. (2007). Smart Cities: Ranking of European Medium-Sized Cities. Vienna University of Technology.
- Ho, P. (2016). Smart Nation Singapore: Roadmap & Milestones. Smart Nation Programme Office.
- ITU. (2023). Smart Sustainable Cities: An Overview. International Telecommunication Union.
- Kitchin, R. (2021). The Data-Driven City: How Algorithms Transform Urban Governance. Urban Studies, 58(3), 456–472.
- Lee, J., & Han, S. (2021). Smart Urbanism and the Techno-Politics of Songdo. Journal of Urban Technology, 28(4), 55–72.
- March, H., & Ribera-Fumaz, R. (2016). Smart Contradictions: Making Barcelona a Self-Sufficient City. European Urban and Regional Studies, 23(4), 816–830.
- NEOM Company. (2023). NEOM Official Masterplan.
- OECD. (2023). Smart Cities and Inclusive Growth. Paris: OECD Publishing.
- Park, S., Lee, K., & Kim, H. (2021). Open Government in Korea. Government Information Quarterly, 38(1), 101536.
- Ratti, C., & Townsend, A. (2011). The Social Nexus. Scientific American, 305(3), 42–48.
- Reiche, D. (2010). Renewable Energy Policies in the Gulf. Energy Policy, 38(1), 378–382.
- Sidewalk Labs. (2019). Master Innovation and Development Plan – Quayside.
- Smart Dubai. (2020). Dubai Paperless Strategy and Blockchain Initiatives.
- Smart Nation Singapore. (2021). Digital Government Blueprint.
- UN-Habitat. (2020). Smart Kigali City Programme.
- UN-Habitat. (2022). People-Centered Smart Cities Report.
- USDOT. (2018). Smart City Challenge: Lessons Learned.
- Waag Society. (2021). Amsterdam Smart Citizens Lab Report.
- World Bank. (2024). Greenfield Smart Cities: Design, Governance, and Risk.
- Zeng, Y., & Wang, Y. (2020). AI Governance in China: Case Study of Hangzhou. Journal of Chinese Governance, 5(4), 589–610.