Image Description

اساس تحول باید بر «ملاحظه عناصر اصلی هویت ملی» قرار داده شود که آرمان‌های اساسی مهمترین آنهاست(مقام معظم رهبری مدظله العالی).

پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

قرآن و آسیب‌شناسی ماهوی فرهنگ

فرهنگ از بنیادی‌ترین مؤلفه‌های هویت انسانی است و در سازمان‌دهی حیات فردی و اجتماعی نقشی بی‌بدیل دارد. این مقوله تنها به مجموعه‌ای از آداب و رسوم یا نموده‌ای هنری و فنی محدود نمی‌شود، بلکه شیوه زیست بایسته انسان در عرصه مادی و معنوی است؛ شیوه‌ای که کیفیت حیات معقول و تکاملی انسان را رقم می‌زند. فرهنگ، برخلاف میراث زیست‌شناختی که جنبه‌ای ثابت و همسان دارد، واجد قابلیت تحول و دگرگونی است و از این رو می‌تواند مسیر سعادت یا انحراف جوامع را تعیین کند.

تاریخ : 1404/06/22

عکس گزیده سیاستی

قرآن و آسیب‌شناسی ماهوی فرهنگ

 

فرهنگ از بنیادی‌ترین مؤلفه‌های هویت انسانی است و در سازمان‌دهی حیات فردی و اجتماعی نقشی بی‌بدیل دارد. این مقوله تنها به مجموعه‌ای از آداب و رسوم یا نمودهای هنری و فنی محدود نمی‌شود، بلکه شیوه زیست بایسته انسان در عرصه مادی و معنوی است؛ شیوه‌ای که کیفیت حیات معقول و تکاملی انسان را رقم می‌زند. فرهنگ، برخلاف میراث زیست‌شناختی که جنبه‌ای ثابت و همسان دارد، واجد قابلیت تحول و دگرگونی است و از این رو می‌تواند مسیر سعادت یا انحراف جوامع را تعیین کند.

در نگاه قرآنی، فرهنگ نه صرفاً مجموعه‌ای از مظاهر بیرونی و عادات اجتماعی، بلکه ظرف تحقق ایمان، عدالت، تقوا، عبودیت و عقلانیت است. آموزه‌های وحیانی با هدف هدایت انسان بهسوی قسط، برپایی عدالت اجتماعی و سامان‌دادن به حیات فردی و جمعی نازلشده‌اند و از همین رهگذر، فرهنگ جایگاه مرکزی در تحقق رسالت دینی می‌یابد. از نماز و زکات و انفاق تا باور به معاد و التزام به اخلاق، همگی به مثابه عناصر فرهنگی معرفی می‌شوند که هویت جامعه را شکل می‌دهند.

با اینهمه، فرهنگ در معرض آسیب‌های گوناگون قرار دارد. برخی از این آسیب‌ها سطحی و بیرونی‌اند و از نفوذ فرهنگ‌های بیگانه ناشی می‌شوند، اما خطرناک‌ترین آسیب‌ها آن‌هایی هستند که در سطح ماهوی پدید می‌آیند. آسیب‌های ماهوی، بنیان‌ها و گوهر فرهنگ را متزلزل می‌سازند، ارزش‌ها را وارونه می‌کنند و حقیقت فرهنگ دینی را با کاستی‌ها، پیرایه‌ها و کژفهمی‌ها مخدوش می‌سازند. چنین آسیبی، برخلاف تهدیدهای بیرونی، از درون فرهنگ می‌جوشد و به همین دلیل پیچیده‌تر و دیرشناس‌تر است و می‌تواند فرهنگ را از مسیر اصلی خود دور ساخته و به انحطاط بکشاند.

 

 

چیستی فرهنگ و ابعاد آن

فرهنگ در معنای گسترده خود مجموعه‌ای پیچیده از دانش، باورها، اخلاق، هنر، حقوق، آداب و رسوم و هرگونه توانایی و عادتی است که انسان به‌عنوان عضو جامعه کسب می‌کند. این مفهوم دو بعد اصلی دارد:

  1. فرهنگ مادی: ابزار، فناوری‌ها، محصولات صنعتی و کلیه اشیای ملموسی که بخشی از زندگی روزمره را شکل می‌دهند.
  2. فرهنگ معنوی: باورها، ارزش‌ها، اعتقادات، سنت‌ها، اخلاقیات و دانش‌های غیرمادی که هویت و انسجام جامعه را سامان می‌دهند.

میان این دو بعد، رابطه‌ای متقابل برقرار است؛ تغییر در عرصه مادی می‌تواند زمینه‌ساز تحولات معنوی باشد و بالعکس. اما در نگاه دینی و قرآنی، اصالت با فرهنگ معنوی است؛ چرا که این بخش است که جهت حیات انسانی را تعیین می‌کند و فرهنگ را از سطح زیستی فراتر می‌برد.

مفهوم آسیب ماهوی فرهنگ

آسیب‌شناسی فرهنگی بهمعنای شناسایی عواملی است که کارکرد طبیعی و سالم فرهنگ را مختل می‌کنند. این آسیب‌ها می‌توانند بیرونی یا درونی باشند. آسیب‌های بیرونی از طریق نفوذ فرهنگ‌های بیگانه یا فشارهای محیطی ایجاد می‌شوند و غالباً زودتر شناسایی و رفع می‌گردند. در مقابل، آسیب‌های درونی یا ماهوی به بطن فرهنگ مربوط می‌شوند و بسیار پیچیده‌تر و دیرشناس‌تر هستند. آسیب ماهوی زمانی رخ می‌دهد که فرهنگ از حقیقت و گوهر دینی خود فاصله گرفته و به وارونگی و انحراف کشیده شود. این نوع آسیب‌ها نهتنها ظاهر فرهنگ، بلکه بنیادهای آن را تحتتأثیر قرار داده و حتی می‌توانند آن را از درون تهی کنند.

مصادیق آسیب‌های ماهوی

۱. غلو و خدا انگاری انسان

غلو یکی از خطرناک‌ترین آسیب‌های ماهوی است که در طول تاریخ ادیان رخ داده است. نسبت دادن مقام الوهیت به انسان، مانند تجربه مسیحیان درباره عیسی، نمونه‌ای آشکار از این انحراف است. چنین آسیبی منزلت ربوبی خداوند را فرو می‌کاهد و بشر را در جایگاه خداوندی قرار می‌دهد. این روند، فرهنگ دینی را دچار وارونگی می‌کند و راه را برای انواع دیگر انحرافات هموار می‌سازد.

۲. بیهوده‌گرایی و ارزش‌زدایی از دانش

فرهنگ زمانی آسیب می‌بیند که فعالیت‌های عبث و بی‌ثمر جایگزین علم نافع و عقلانیت شود. ارزش‌زدایی از دانش، سبب تضعیف بنیان‌های عقلانی جامعه و عقب‌ماندگی فرهنگی می‌شود. تمایز دانایان از نادانان در قرآن، بر ضرورت حفظ جایگاه دانش و جلوگیری از فروکاستن آن به سرگرمی‌های پوچ تأکید دارد.

۳. خرافه‌پرستی

خرافه‌گرایی یکی از شایع‌ترین آفات فرهنگی است که ریشه در تفسیر نادرست پدیده‌ها دارد. جایگزینی علل موهوم بهجای علل واقعی، جامعه را از واقعیت دور کرده و قدرت حل مسائل را از آن می‌گیرد. قرآن با ذکر نمونه‌هایی از جوامع پیشین، نشانمی‌دهد که چگونه خرافه‌پرستی به انحطاط فرهنگی انجامیدهاست.

۴. ستیز فرهنگی با آموزه‌های وحیانی

بخش دیگری از آسیب‌های ماهوی، در تقابل با آموزه‌های دینی و اصرار بر حفظ سنت‌های جاهلی بروز می‌کند. در این حالت، فرهنگ دینی که باید بر عدالت، تقوا، زکات، انفاق و عبودیت بنا شود، با مقاومت فرهنگی روبه‌رو شده و در معرض تحریف و زوال قرار می‌گیرد.

ویژگی‌های آسیب‌های ماهوی

  • این آسیب‌ها دیرشناس هستند زیرا در بطن فرهنگ حضور می‌یابند و خود را به‌عنوان بخشی از فرهنگ معرفی می‌کنند.
  • برخلاف آسیب‌های بیرونی، آسیب‌های ماهوی مدافعان و حامیان در درون جامعه دارند که در برابر هر اقدام اصلاحی مقاومت می‌کنند.
  • پیامد این آسیب‌ها عمیق‌تر است و می‌تواند به فروپاشی انسجام اجتماعی و انحراف دین‌مداری بینجامد.

دلالت‌های سیاستی

۱. ضرورت مهندسی فرهنگی مستمر: همان‌گونه که پیامبران در برابر فرهنگ جاهلی به بازسازی فرهنگی پرداختند، جامعه امروز نیز نیازمند مهندسی فرهنگی مبتنی بر وحی است.
2.
ایجاد نظام پایش آسیب‌های فرهنگی: باید سازوکاری برای رصد مستمر نشانه‌های غلو، خرافه و بیهوده‌گرایی طراحی شود.
3.
تقویت نهادهای آموزشی و رسانه‌ای: رسانه‌ها و نظام آموزشی نقش اساسی در پیشگیری از آسیب‌های ماهوی دارند و باید در خدمت فرهنگ معنوی قرار گیرند.
4.
بازتعریف سیاست‌های فرهنگی ملی: سیاست‌گذاری فرهنگی باید بر مبنای ارزش‌های بنیادین قرآنی چون عدالت، تقوا، عقلانیت و عبودیت تنظیم شود.
5.
تقویت گفتمان اصلاح دینی: نهادینه‌سازی فرهنگ اصلاح مستمر، ضامن پایداری فرهنگی و جلوگیری از انحرافات ماهوی خواهد بود.

فرهنگ در نگاه قرآنی، نه مجموعه‌ای از عادات و رسوم ظاهری، بلکه راه و روش حیات معقول و بایسته انسان است؛ حیاتی که بر سه رکن اساسی وحی، عقل و اخلاق استوار است. این ارکان ستون‌های اصلی فرهنگ سالم بهشمار می‌آیند و هرگونه خلل یا وارونگی در آن‌ها، جامعه را با آسیب‌های جدی مواجه می‌سازد. هنگامی که این ارکان تضعیف شوند، فرهنگ از مسیر هدایت دور شده و به انحراف کشیده می‌شود.

آسیب‌های ماهوی دقیقاً در همین نقطه رخ می‌دهند. این نوع آسیب‌ها سطحی و ظاهری نیستند، بلکه به عمق و گوهر فرهنگ نفوذ می‌کنند و ماهیت آن را دگرگون می‌سازند. قرآن کریم به نمونه‌های بارز این آسیب‌ها اشاره کرده است: غلو و خدا انگاری انسان که موجب تحریف بنیادین توحید می‌شود؛ خرافه‌پرستی که علل موهوم را جایگزین علل واقعی می‌کند و عقلانیت را از جامعه می‌گیرد؛ بیهوده‌گرایی که ارزش دانش و عمل نافع را فرو می‌کاهد و جای آن را به سرگرمی‌های عبث می‌سپارد؛ و ستیز با آموزه‌های وحیانی که بهشکل مقاومت در برابر عدالت، تقوا و عبودیت بروز می‌یابد. این موارد نه‌تنها ظاهر فرهنگ را تهدید می‌کنند، بلکه اساس و هویت آن را نیز از درون فرسوده می‌سازند.

مقابله با چنین آسیب‌هایی بسیار دشوار است، چراکه غالباً درونی و دیرشناس‌اند و حتی در بطن جامعه مدافعان دارند. ازاین‌رو، رویارویی با آن‌ها تنها از مسیر سیاست‌گذاری آگاهانه و علمی ممکن است. مهندسی فرهنگی پیش‌دستانه، بازخوانی مستمر ارزش‌ها و ایجاد سازوکار پایش و رصد دائمی، ابزارهایی هستند که می‌توانند از ورود یا گسترش این آسیب‌ها جلوگیری کنند. تنها با چنین رویکردی است که سلامت و پایداری فرهنگ دینی تضمین می‌شود و جامعه می‌تواند در مسیر تکامل معنوی، اخلاقی و اجتماعی حرکت کند.

منبع:
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، پژوهشکده اسلام تمدنی، دوره 14، 54-55 - شماره پیاپی 54، آبان 1387، صفحه 1-380 (قرآن و مهندسی فرهنگی)

https://jqr.isca.ac.ir/issue_459_533.html